من لبام هیچ مشکلی نداره که بخوام بشورمشون اخماش رفت توهم و چشاش و گرد کرد مشکلی نداره؟ اره از نظر تو نه کانال صیغه یابی تبریز از نظر من که هم جنسام و میشناسم مشکل داره. من به هم جنسای تو کاری ندارم. برن به درک همشون کانال سیقه یابی چرا متوجه نمیشی؟! من که عاشقتم من که دوست دارم و برات میمیرم با این از چش چرونی و چش هیزی متنفرم دوست دارم....دوست دارم.... اه لعنتی برو لباتو بشور کانال سیقه یابی نذار کاری که نباید بکنم و انجام بدم فقط زل زده بودم بهش بعد از چند ثانیه منظورشو درک کردم با خجالت سرمو انداختم پائین و چند قدم به عقب رفتم تا اسمم و صدا کرد شروع کردم به دویدن طرف خونه... بدنم گر گرفته بود
خودم و رسوندم به اتاق کانال صیغه یابی تهران
فقط دویدم تا خودم و رسوندم به اتاق کانال صیغه یابی تهران.... نفس نفس زدم و خودمو پرت کردم رو کانال صیغه یابی کرج... نه نه نباید اینجوری میشد د اخه اینم رژ بود من زدم. پاشدم رفتم جلوی ائینه اره باید پاکش کنم اینجوری نمیشه از دستمال مرطوبتای روی میز کانال صیغه یابی تهران برداشتم و کامل پاک کردم.. حالا بهتر شد. به اب به صورتم زدم تا یکم از قرمزیم کم بشه. تصمیمم و گرفتم و با ارامش رفتم پائین. کانال صیغه یابی مشهد پشتش به من بود و منو ندید مستقیم رفتم سرجام که روبه روی سامی بود نشستم. تا چشش به من افتاد و اثری از رژ ندید نیشش تا بناگوش باز شد.
پسره ی پررو تا یه ساعت بعد هرچی اس زد و چشمک و... خلا.صه محلش ندادم داشتم با رویا حرف میزدم که زن عمو گفت کانال سیقه یابی پاشو لباساتو عوض کن تا راحت باشی لبخندی زدم و گفتم چشم کانال صیغه یابی تهران رو کردم به رویا من میرم بالا لباسام و عوض کنم میام باش. برو پاشدم و رفتم اتاق کانال صیغه یابی همدان. نشستم روی صندلی جلوی میز. گوشیمو برداشتم و شروع کردم به خوندن پیامای کانال صیغه یابی مشهد حالا شدی عشق خودم... قشنگ منی تو.. کانال صیغه یابی عزیزم جواب نمیدی؟ اخه گل من. من رو تو غیرت نداشته باشم رو کی داشته باشم هان؟ کانال صیغه یابی خواهش میکنم جواب بده بابا فقط یه چیزی بگو که من بفهمم قهر نیستی ناز من؟! ببین دلت به حال من نمیسوزه!
کانال صیغه یابی یادت باشه دلمو شکوندی
کانال سیقه یابی جواب بده باش کانال صیغه یابی یادت باشه دلمو شکوندی با خوندن اخرین پیامش قهقهه ای زدم... کانال صیغه یابی همدان نمیکشه با این هیکل و جذبه چجوری حرف میزنه گوشی و گذاشتم پاشدم مانتو در بیارم که یهو در باز شد و کانال صیغه یابی مشهد خودشو انداخت تو و در و قفل کرد از کاری که کرد همونجور موندم و با بهت بهش زل زدم. مانتو مو انداختم رو کانال صیغه یابی کرج. صدامو یکم بردم بالا و گفتم این کارا یعنی چی ؟ بابا نه نگاهم میکنی نه جواب اس میدی!
داشتم میمردم دیگه همینه که هست حالام در و باز کن و برو بیرون اومد جلوم واستاد زل زد تو چشمام. کانال صیغه یابی اصفهان رو لباش اومد. نمیخواستم خام اون لبخند و چشای جادوئیش بشم کانال صیغه یابی تبریز خودش داشت یه کاری میکرد که تسلیمم کنه.... دستامو مشت کردم. اومد جلو تر جوری که گردنمو برده بودم بالا تا ببینمش. داشتم نگاهش میکردم که دستمو گرفت. 345 موهای نداشته ی تنم از گرمای دستش سیخ شد. چشامو بستم. یهو احساس کردم گره ی روسری دور سرم شل شد تا چشامو باز کردم روسری از سرم افتاد کف کانال صیغه یابی همدان... کانال صیغه یابی تبریز دستی به سرم کشید... انگشتاشو کرد لای موهام و نوازش مانند میکشید روشون.. چشام داشت گرم میشد انگاری واسم لالایی داره میخونه...
گفت کانال صیغه یابی من با من قهری؟
همینطور دستش لای موهام بود با صدای مهربونش گفت کانال صیغه یابی من با من قهری؟ بدون مکث جواب دادم نه نمیخواستم حرف بزنه داشتم لذت میبردم از نوازشش. کانال صیغه یابی مشهد خندید و گفت قربون تو برم من... دوست داری با موهات بازی میکنم؟ کانال صیغه یابی اصفهان زدم و با لذت گفتم اوهوم با همین کارات دیوونم کردی تو دختر تازه هوشیار شدم و از اون خلسه اومدم بیرون با خجالت رفتم عقب و گفتم وای کانال صیغه یابی تبریز تو نباید الان اینجا باشی! برو دیگه الان بقیه شک میکنن باشه من میرم فقط قبلش..