سایت همسریابی هلو


آدرس جدید سایت صیغه یابی هلو

داره خودشو واسه صیقه یابی هلو هلاک میکنه اه اه دختره ی چندش خودخواه. تکلیفش با خودش مشخص نیست نه به اون روزی که با داشتن لاو میترکوندن

آدرس جدید سایت صیغه یابی هلو - صیقه یابی


سایت صیقه یابی هلو

اه حتما الان که صيغه يابي هلو دیده من نیستم که مچش و بگیرم داره خودشو واسه صیقه یابی هلو هلاک میکنه اه اه دختره ی چندش خودخواه. تکلیفش با خودش مشخص نیست نه به اون روزی که با داشتن لاو میترکوندن نه به حالا که داره تمام سعی شو میکنه که صیغه یابی هلو ورود بهش پا بده... بهتر خیلیم به هم میان دوتاشون خودخواه و مغرور. ..انگار اینا رو واسم هم افریده دوتاشون. سرما میخوری! سرمو اوردم بالا و به صیقه یابی هلو نگاه کردم دمت گرم دارم باهات درد و دل میکنم نمیخوای صدامو بشنوفی صيغه یابی هلو از این بندت استفاده میکنی ؟ ! یه عالمه ادم اینجاست اخه چرا این ؟ میشه بشینم ؟ با این اخلاق گندش باز خوبه میفهمه باید اجازه بگیره پسره بوفالو ی گنده...

جوابمو نمیدی؟ میشه بری! نمیخوام اینجا باشی. صیغه یابی هلو ورود چشماش از تعجب گرد شد. صيغه يابي هلو بعد گفت نه نمیشه چون حرف دارم صیغه یابی هلو شیراز. اخمامو کردم توهم و گفتم داری که داری..نمیخوام صداتو بشنوم. میفهمی؟ هیچ اشتیاقی واسه حرف زدن باهات ندارم صیقه یابی هلو ناراحت سرشو انداخت پایین و گفت صیغه یابی هلو ورود؟؟ سرمو برگردوندم طرفش و فقط بهش نگاه کردم صيغه يابي هلو! ازت. ازت. خواهش میکنم بزار صیغه یابی هلو شیراز حرف بزنم اگه نگم تا صبح خوابم نمیبره.

بگو صیغه یابی هلو تهران فقط چند دقیقه سرشو اورد بالا

هنگ کردم هیچ وقت فکر نمیکردم از کسی خواهش کنه بس که از سر و روش غرور میبارید. بگو صیغه یابی هلو تهران فقط چند دقیقه سرشو اورد بالا و لبخندی بزرگی زد مرسی نشست کنارم و پاشو کرد تو اب بدون اینکه پاچه های شلوارشو بده بالا مثل اینکه خیلی حواسم پرته. یه چند دقیقه ای گذشت و هیچی نگفت خوب؟ صیغه یابی هلو ورود سریع گفت. خب. خب چی؟ حالت خوبه ؟ داشتی خودتو میکشتی که حرف بزنی حالا که بهت وقت دادم ساکتی اهان... یکم باید سرجمع کنم حرفام و... زودتر ببین... ببین صيغه يابي هلو من...

من بابت ظهری ازت... ازت عذرمیخوام واقعا دست خودم نبود نفهمیدم چیکار کردم خواهش میکنم منو ببخش از اون موقع تا حالا دارم دیونه میشم اخه من اصلا از دست خودم هیچ وقت ناراحت یا عصبی نبودم صیغه یابی هلو تهران امروز نمیدونم چرا.... صيغه یابی هلو نتونستم ببینم دستت کبود شده نتونستم ببینم که اخمات توهمه و ازم ناراحتی. ...منو میبخشی ؟؟ یه نفس عمیق کشید. من زل زده بودم به ابی که از روی پاهام رد میشد. واقعا درکش واسم سخت بود که صیقه یابی هلو اینقدر راحت حرفشو بزنه.

صیغه یابی هلو تهران انگار با این حرفایی که زد تموم اتفاقایی که افتاده بود از یادم رفت

نمیدونم چرا و چجوری صیغه یابی هلو تهران انگار با این حرفایی که زد تموم اتفاقایی که افتاده بود از یادم رفت.. یعنی چی ؟ صيغه یابی هلو اینجوری شدم ؟! زل زدم تو صیغه یابی هلو کرمان و گفتم عیبی نداره. .. بخشیدمت صیغه یابی هلو کرمان از تعجب گرد شد راست میگی؟؟ یعنی واقعا منو.... منو بخشیدی؟ لبخندی زدم و گفتم چیه صیغه یابی هلو همدان به ظالما میخوره یا به قیافم نمیاد زود ببخشم؟

هیچ کدوم... صداشو اروم تر کرد و گفت شیفته ی همین اخلاق و قیافت شدم لامصب... چی؟ چیزی گفتی؟ کی؟ من ؟ نه چیزی نگفتم چشمامو ریز کردم و گفتم صیغه یابی هلو تهران یه چیزی گفتی ها ... خندید بلند شد واستاد و گفت نه بابا. .توهم گیریا پاشو پاشو بریم... بعدم دستمو گرفت و بلندم کرد. با تعجب بهش صیغه یابی هلو شیراز کردم که پررو به روی خودشم نیاورد و بیشتر دستمو فشار داد ... 

مطالب مشابه


آخرین مطالب