سایت همسریابی هلو


آدرس و شماره ی زن موقت میخوام

زن موقت میخوام نشوند کنار خودش منو. واسم غذا کشید. لبخندی زدم و گونشو ب.و.س کردم. فقط فقط بخاطر رز و پرنیا تا بفهمن صیغه موقت صیغه میشم اینم شمارم مال منه.

آدرس و شماره ی زن موقت میخوام - زن موقت


من زن موقت میخوام

اخه مگه من چیکارش کرده بودم! اشکام شروع کرد به ریختن عزیز دلم؟ چرا گریه؟ بغلم کرد و گفت دلت واسه خانوادت تنگ شده؟ اره؟ اره اره زن موقت میخوام دلم واسه خانوادم تنگ شده. کسایی که از همه بیشتر دوسم دارن و بهم پشت نکردن. صیغه موقت صیغه میشم اینم شمارم هی قربون صدقم میرفت و باهم حرف میزد. چندشم میشد وقتی ب.و.سم میکنه. طرفای ساعت 8 بود که زن موقت میخوام گفت حاضرشیم که دوست ازدواج موقت تهران ساعتی منتظره. ضعف داشتم و دست و پاهام مداوم میلرزید. به زور لباس برداشتم و پوشیدم. ارایش نسبتا بیشتری کردم تا رز فکر نکنه روم تاثیر گذاشته. سامی ماشین کرایه کرد و راه افتادیم نسبتا دور بود. وقتی نگه داشت یه خونه ی ویلایی یه طبقه ولی خیلی بزرگ جلومون بود.

با ترس چسبیدم به صیغه موقت صیغه میشم اینم شمارم

چند تا بوق که زد در باز شد. حیاطش پر از دار و درخت بود. تاریک مخوف. با ترس چسبیدم به صیغه موقت صیغه میشم اینم شمارم و رفتیم تو. با سع تا زن و دوتا مرد روبه رو شدیم. یکیشون رز بود اسامی خانمهای متقاضی ازدواج موقت اون دوتای دیگه رو نمیشناختم. دوتا پسرا که قد بلند و هیکل با سامیار دست دادن یکیشون فارسی حرف زد ولی اون یکی دیگه یکم ایرانی بلد بود. به دخترا دست دادم و نشستم که ازدواج موقت تهران ساعتی از یه سالن دیگه با یه دامن کوتاه قرمز و تاپ حریر مشکی اومد وااااای سامی جون مرسی که اومدی رفت سمت زن موقت میخوام و محکم خودشو پرت کرد تو بغلش.

کجا صیغه موقت کنیم جداش کرد

دستمو مشت کردم و چیزی نگفتم کجا صیغه موقت کنیم جداش کرد و به من نگاهی انداخت. ازدواج موقت تهران ساعتی ببخشید یادم رفته بود شمیم اینجاست خودش بلند بلند خندید و نشست کنارش. دوست داشتم برم. برم یه جایی که نه کجا صیغه موقت کنیم باشه نه رز و پرنیا بعد از یه ساعت شام و اوردن زن موقت میخوام نشوند کنار خودش منو. واسم غذا کشید. لبخندی زدم و گونشو ب.و.س کردم. فقط فقط بخاطر رز و پرنیا تا بفهمن صیغه موقت صیغه میشم اینم شمارم مال منه.

بعد از شام همشون رفتن فقط ما و رز و پرنیا و دوستش بودیم. به افتخار عشقم که فقط خودشو عشقه بعد نیم ساعت پرنیا گفت کجا صیغه موقت کنیم میشع باهات تنهایی حرف بزنم اخع یه مشکلی پیش اومده؟! کجا صیغه موقت کنیم با شک گفت چ مشکلی؟! بیا تو اتاق بهت میگم صیغه موقت صیغه میشم اینم شمارم پاشد رفت تو اتاق. دوست نداشتم بره تمام فکرای بد از در و دیوار ذهنم میریخت پائین. ازدواج موقت تهران ساعتی اومد کنارم نشست و گفت شمیم تو حیف بودی واسه این زندگی! نباید وارد این بازی میشدی! پامو سریع تکون میدادم و سرمو گرفته بودم. تحمل اون خونه واسم سخت بود. نفسم بالا نمیومد دوست داشتم برم خونمون پیش مامان و بابا، شهریار و نیما.

اسامی خانمهای متقاضی ازدواج موقت اگه الان بری بهتره

شمیم میدونم که سختته اسامی خانمهای متقاضی ازدواج موقت اگه الان بری بهتره. با عصبانیت داد زدم کجا برم؟ کجا برم لعنتی؟ اون شوهرمه، عشقمه! بدون اون کجا برم؟' لعنت لعنت به این اشکا که منتظرن تا فرار کنن از چشمای من. یه ساعت گذشت اسامی خانمهای متقاضی ازدواج موقت بیرون نیومدن. نفسام بزور بیرون میومد اینقدر محکم نفس میکشیدم که سینم داشت درد میگرفت. پاشدم و رفتم سمت اسامی خانمهای متقاضی ازدواج موقت. شمیم؟ شمیم کجا میری؟ 

مطالب مشابه


آخرین مطالب