سایت همسریابی هلو


اعضای سایت صیعه چه قوانینی را باید رعایت کنند؟

همونجا سایت صیعه اومد. سامیار خندید و گفت تو حوصلت سر میره بقیه رو اذیت میکنی! اره دیگه تازه من که خوبم استادم سایت صیعه میشه به نمونه ش رو بگی!

اعضای سایت صیعه چه قوانینی را باید رعایت کنند؟ - صیعه


ثبت نام در سایت صیعه

بعد اینکه شیرموز بستنی خوردیم چیکار کنیم!؟ حالا بزا بخوریم بعد فکر اونجا روهم میکنیم سایت صیعه گفت من برم تو با اقایون یه سلام بکنم بر میگردم روزبه گفت برو برو راحت باش.. وقتی رفت سایت صیغه یابی رایگان گفت بچه ها هستین یکم اذیتش کنیم؟ سایت صیغه یابی مشهد گفت ول کن نیما جون ما... تازه اومده بیچاره ای بابا خوب پس چیکار کنیم حوصلم سر رفته ؟ همونجا سایت صیعه اومد. سامیار خندید و گفت تو حوصلت سر میره بقیه رو اذیت میکنی! اره دیگه تازه من که خوبم استادم سایت صیعه میشه به نمونه ش رو بگی! همین قبل اینکه بیایم مسافرت. ما یه غلطی کردیم با شهریار اومدیم نقش کشیدیم که سایت صیغه ایرانیان و اذیت کنیم.

دفعه اول سایت صیغه یابی حافظون در و باز نکرد

وقتی فکر همه جاشو کردیم دست به کار شدیم و من رفتم دراز کشیدگ جلوی در اتاق شمیم شهریارم رفت در زد دفعه اول سایت صیغه یابی حافظون در و باز نکرد ولی دفعه ی دوم که سایت صیغه یابی مشهد در زد اومد و درو باز کرد سایت صیغه موقت تهران رفته بود کنار دیوار که دیده نشه ولی چون من داشتم قبلش ادای ادمایی که قلبشون درد میکنه و در میاوردم سایت صیغه یابی مشهد خندش گرفته منم تا شهریار و دیدم خندم گرفت تا خندم گرفت سایت صیغه موقت در و باز کرد و اومد بیرون به زور خودمو کنترل کردم و صدام در نیومد

سایت صیغه یابی حافظون فکر کرد من حالم بد شده

اینقدر روم فشار بود که قرمز شده بودم سایت صیغه یابی حافظون فکر کرد من حالم بد شده چندبار که صدام کرد و دید نمیتونم جواب بدم و هی دارم قرمز تر میشم شروع کرد به داد و بیداد که سایت صیغه موقت تهران داره میمیره و حالش بده و از اینجور حرفا کم کم داشت گریش میگرفت که سایت صیغه موقت تهران نتونست تحمل کنه و تزکید از خنده. تا سایت صیغه موقت صدای خنده رو شنید و برگشت طرف سایت صیغه یابی مشهد منم شروع کردم به خندیدن شمیم برگشت و منو دید تا فهمید نقشه بود یه لگد محکم بهم زد و رفت تو سایت صیغه یابی رایگان. همه داشتن میخندیدن به منو شهریار و نیما نگاه میکردن سایت صیعه همین طور.

نیما گفت خلاصه اقا ما رفتیم پایین سایت صیغه یابی حافظون بعد از یه دو ساعتی اومد پایین خیلی طبیعی نشست انگار نه انگار که ما کاری کردیم اخه سایت صیغه موقت ادمی نیست که اگه اذیتش کنی بعدش بیاد جلوت بشینخ و هیچی نگه ما داشتیم شاخ در میاوردیم تا اخره شب همین طور بود اومد و گیر داد که شب باید بخوابی اینقدر اصرار کرد تا من خوابیدم اونم چه خوابی. صبح وقتی بیدار شدم دیدم گیج و منگ رفتم دستشویی اول که هیچی نفهمیدم ولی یهو تو ایینه دیدم یه طرف سرم خالیه.

تا اینو گفت سامیار قهقهه ای زد دیدم یه طرف سرم خالیه و مو نداره چشمام مثل هندوانه گرد شده بود. اخه مگه میشه یه شبه موهام بریزه پس چی شده ؟ یدفعه دو هزاریم افتاد جزء سایت صیغه یابی حافظون کار هیشکی نمیتونه باشه. ...یه دادی کشیدم و رفتم پایین خلاصه بگم براتون که کل خونه رو دنبال سایت صیغه موقت کردم اخرم سایت صیغه ایرانیان رفت تو اتاقش و درو قفل کرد.اونجا با خودم گفتم ساعت 9 کلاس داره بالاخره که باید بیاد بیرون.

هرچی گشتم سایت صیغه حافظون نبود

رفتم صبحانمو با هزار جور فحش به شمیم خوردم و دوباره رفتم دم در اتاق سایت صیغه ایرانیان تا دستگیره رو فشار دادم دیدم در باز شد. اول تعجب کردم هرچی گشتم سایت صیغه حافظون نبود. یهو چشمم به دوتا چشم افتاد که از لبه ی بالکن داره نگاه میکنه. سریع رفتم طرف بالکن که سایت صیغه ایرانیان از طناب گرفت و پرید پایین. داشتم از عصبانیت منفجر میشدم سایت صیغه حافظون بدو بدو کرد و رفت سوار ماشین دوستش شد و رفت....بله همه خندیدن. سامیار گفت فکر نمیکردم تا این حد باشه شیطونی سایت صیغه حافظون. 

مطالب مشابه


آخرین مطالب