چشاش بسته بود. دارم میمیرم خودمو کشوندم تا حمام و در بستم سر خوردم و شروع کردم به گریه کردن وای عجب غلطی کردم داشت کم کم چشام بسته میشد و بیهوش میشدم که صدای در شنیدم سایت صیغه موقت رایگان؟! عزیزم حمامی؟! اهی از درد کشیدم که شنید و گفت شمیم؟ خوبی؟شمیممم؟ پشت در بودم و هرچی میزد به در، در باز نمیشد اروم مشت زدم به در و گفتم سایت صیغه موقت رایگان تلگرام دارم میمیرم. سایت صیغه موقت رایگان از جلوی در برو کنار دختر بیام تو. به زور خودمو کشوندم کنار..دیگع نتونستم تصویر جلوم و واضح ببینم. سایت ازدواج موقت رایگان در مشهد اومد تو و تا منو دید با بهت گفت شمیمم؟! همه جا سیاه شد و دیگه چیزی نفهمیدم. چشام و باز کردم.
با دیدن دور و برم یادم اومد که خونه ی خودمونیم. خونه ی منو شمیم.. لبخندی رو لبم اومد از عشقم. تا برگشتم بغلش کنم دیدم نیست. کجاست این دختر؟ شمیم؟؟ کجایی؟! صداش و نشنیدم حتما رفته پائین اینقدر خوابم میومد که دوباره چشامو بستم و صداش زدم. نخیر نیست دستمو گذاشتم رو پیشونیم تصمیم گرفتم یکم دیگه بخوابم. 5مین که گذشت نمیدونم چرا دلم یجوری بود. پووف کاش سایت صیغه موقت رایگان بود و اروم میشدم از وجودش. ای بابا دارم کلافه میشم دیگه. با صدایی که از سایت ازدواج موقت رایگان در تهران اومد سریع برگشتم
در سایت ازدواج موقت رایگان در تهران یکم باز بود
و به در سایت ازدواج موقت رایگان در تهران یکم باز بود نگاهی انداختم. شاید حمامه بلند شدم و شلوارکی پام کردم. رفتم سمت حمام شمیم؟! عزیزم حمامی؟! منتظر جواب بودم که با شنیدن اه پر درد شمیم قلب واستاد شمیم؟! خوبی؟! شمیممم؟! با مشت زدم به در تا جواب بده ولی هیچ صدایی نیومد. چند بار پشت سرهم زدم به در. قلبم داره کنده میشه. یهو انگاری مشتی خورد به در و سایت ازدواج موقت رایگان در مشهد دارم میمیرم. سایت صیغه موقت رایگان برو کنار از پشت در دختر تا بیام تو. اروم در و هل دادم تا کم کم باز شد. با دیدن سایت ازدواج موقت رایگان که افتاده و چشاش نیمه بازه عرق مرگ نشست رو پیشونیم. شمیمممم سرش کج شد و کامل سایت ازدواج موقت کاملا رایگان شد. خودت کمک کن. رنگش هی بیشتر میپرید بلندش کردم رفتم پائین.. سایت ازدواج موقت رایگان رو به خودت میسپارم.
رو صندلی عقب ماشین خوابوندمش و نشستم پشت فرمون با سرعت 180میرفتم. دستام میلرزید. تا رسیدم بیمارستان بلندش کردم رفتم تو بخش با دیدن پرستار داد زدم خانوم بیا زنم حالش خوب نیست سايت ازدواج موقت رايگان شده. سریع اومد جلو و نبضشو گرفت چرا اینطوری شده؟ من چمیدونم خانوم برو سایت ازدواج موقت رایگان بیار جون هرکی دوست داری.. بخوابونش رو تخت اون اتاق تا سايت ازدواج موقت رايگان بیارم.. اروم گذاشتمش رو تخت و دستشو گرفتم. فشاری دادم بهش الان سایت ازدواج موقت کاملا رایگان میاد عشق من.
الان میاد همونجا سايت ازدواج موقت رايگان
الان میاد همونجا سايت ازدواج موقت رايگان و پرستاری وارد اتاق شدن و دکتر شدن کرد به گرفتن نبض و ضربان قلب و اینا. بعد رو کرد به پرستاره خانوم نظری لطفا سریع بهشون سرم وصل کنین و اینایی که مینویسم سر وقت بهشون بدید.. بله چشم با نگرانی به سایت ازدواج موقت کاملا رایگان نگاهی کردم. شما بیا اتاقم کارت دارم نگاهی به سایت ازدواج موقت رایگان انداختم همچنان بیهوش بود و رنگش پریده. روی صندلی اتاق سايت ازدواج موقت رايگان نشستم و گفتم خانوم دکتر خانومم حالش خوبه؟ نشست پشت میز و عینکشو دراورد انشاا..با سرم و داروهایی که تجویز کردم حالشون خوب میشه. فقط میشه بگین این چند روز اخیر اتفاقی نیفتاده؟! به من نگاهی انداخت. اخمام رفت توهم دستامو مشت کردم. یاد دیشب افتادم. نکنه!! ای بمیری سایت ازدواج موقت رایگان در تهران گند زدی. راستش. پووف چی بگم بهش؟!