شرکت صیغه موقت دستشو گذاشت رو چونش و ادای فکر کردن در اورد اوم. نمیدونم واقعا کیه؟! چشامو ریز کردم و گفتم عشق من کیه! شما باید بگی عشقت کیه! خانوم راد برای بار اخر میپرسم. عشق من کیه؟! عشق شما یه دختر خوشگل، بانمک، شیک، تو دل برو، جذاب به نامه؟! خندیدم و گفتم به نام؟ شم. صدای زنگ حرفشو قطع کرد وای حتما مامانم اینان چشامو بازکردم و به ساعت روی عسلی سایت صیغه موقت کردم، 630بود اخیش چقدر چسبید. کش و قوسی دادم به خودم و اومدم بیرون از بغل شرکت صیغه موقت رفتم ابی به دست و صورتم زدم و بلند گفتم شرکت های صیغه موقت در مشهد؟! هیچ تکونی نخورد. ای بابا چقدر میخوابه این پسر شرکت های صیغه موقت؟!
تکونش دادم شرکت های صیغه موقت در مشهد؟
نخیر اینطوری نمیشه. رفتم نشستم کنارش و تکونش دادم شرکت های صیغه موقت در مشهد؟ پاشو دیگه پوف میدونم بیداره ها ولی جواب نمیده. یه نخ پیدا کردم و اروم کردم تو دماغش و تکونش دادم شرکت صیغه موقت سریع تکون خورد و دماغشو مالوند.. دوباره کردم تو گوشش اروم اروم تکونش دادم. اخماشو کرد توهم و دست کشید به گوشش.. خخخخ چه لذتی داره یه سایت صیغه موقت دیگه هم برداشتم و همزمان توی دوتا سوراخای بینیش کردم. یهو با دوتا شرکت های صیغه موقت در مشهد محکم زد رو دماغش، اینقدر محکم زد که خودش دردش گرفت و چشاشو باز کرد اخ دماغم ناکار شد..
جلوی دهنمو گرفتم تا نخندم بمیرم چرا اینجوری کردی خب؟ نمیدونم فکر کنم مگسی چیزی بود کم مونده بود بره تو مغزم دیگه. از حرفش خندم گرفت و بلند خندیدم و گفتم شرکت های صیغه موقت ساعت 7ها، نمیخوای پاشی؟! چرا چرا. بلند شدم و گفتم من میخوام چمدونا رو جم کنم پاشو دیگع حوصلم سر رفت با صدای کم و خواب الود جواب داد باشه عشقم شما جم کن منم پامیشم لباسی که برداشته بودم و پرت کردم، خورد تو سرش و گفت اخ اخه نامرد چرا میزنی؟! میگم پاشو باشع باشه با گیجی نشست و خواست بیاد پائین از تخت که پاش گیر کرد به ملافه رو تخت و محکم خورد زمین.
با چشای گرد سایت صیغه موقت کردم اونم تکون نخورد بعد از چند ثانیه که گذشت زدم زیر خنده قهقهه ای میزدم از خنده. دراز کشیدم رو زمین و دلم و گرفتم ای شرکت صیغه موقت چرتش پریده بود. اول جدی بود داشت نگام میکرد بعد سایت صیغه موقت گذاشت رو صورتش و شروع کرد به خندیدن میخندی اره؟! وای شرکت های صیغه موقت میدونی چقدر باحال خوردی زمین هه هه هه و. بخاطر جنابعالی پاشدم بعد میخنده. ای همه زن دارن ماهم زن داریم زبونمو واسش در اوردم.
شرکت های صیغه موقت در مشهد همینطور میرفت
شرکت های صیغه موقت در مشهد همینطور میرفت دستشویی اروم با خودش داشت زمزمه میکرد از دست این دختر، روز اول اینطوری شد وای بحال روزای دیگه.. بلند گفتم شنیدما من چیزی نگفتم توهم زدی خندیدم و گفتم ارهه چمدون و گذاشتم جلوم و شروع کردم به جم کردن. هرچی که به ذهنم رسید جم کردم و گذاشتم توش.. ساعت 8بود که شرکت های صیغه موقت گفت واسع شام بریم بیرون. با ذوق و شوق اماده شدم و کلی تیپ زدم.