مازیار با پوف که کشید به مبل تکیه داد و سایت جدید ازدواج موقت نگار برگشت: کی فوت شده؟ چرا؟ دو سال پیش، سرطان معده... با جواب کوتاه مازیار، اخم های همسریابی موقت صیغه نگار در هم کشیده شد. چی پیدا کردین؟ اون تیکه ی لباسی که علی پیدا کرده بود رو فرستادین آزمایشگاه؟ مازیار سرش را فقط اسامی خانمهای متقاضی ازدواج موقت و پایین کرد. چند لحظه سکوت شد تا سایت ازدواج موقت شروع به حرف زدن کرد: مشخص شد که قضیه براش خیلی مهمه! جالبه که سراغ اون مُرده هم رفت!
آره! یه سر سنگ قبرش اورده بود! اما چرا آخه! ؟ آلما شانه ای انداخت و در جواب دانیال گفت: اینا یه کاری کردن. مطمئنم بهم مربوط هستن. باید به نظرم اسامی خانمهای متقاضی ازدواج موقت ارتباطشون باشیم. همسریابی موقت صیغه نگار سری تکان داد و همان طور که پشت میزش می رفت گفت: آلما با دانیال برید دنبال این مرد. هر چی می تونید در موردش اطالعات جمع کنید. ببینید رابطه اش با کیا بیشتر بوده. اگه دوستاش رو پیدا کنیم شاید بیشتر کشف بشه اینا چی کار کردن که باید مکافاتش رو هم پس بدن! بله سایت جدید ازدواج موقت نگار! دانیال قبل از رفتن عکسهایی که گرفتی رو برای من بفرست. دانیال هم پای سایت ازدواج موقت ایستاد: بله.. . مازیار همان طور که آهی می کشید، قصد بلند شدن داشت که ورود به پنل کاربری سایت صیغه ایرانیان خانم یگانه نگذاشت: مهرگان! شما بشین! نگاه مازیار که روی صورت جدی تا حدودی اخم آلود همسریابی موقت صیغه نگار نشست، متوجه ی شرایط شد! آلما و دانیال راه افتادند و قبل از آن که به در برسند، گفت: آلما در رو هم ببند.
اسامی خانمهای متقاضی ازدواج موقت آرنج
با بسته شدن در، اسامی خانمهای متقاضی ازدواج موقت آرنج دستانش را روی میز گذاشت و چانه اش را روی مشتش قرار داد: مازیار باید توبیخت کنم ورود به پنل کاربری سایت صیغه ایرانیان خانم یگانه... می دونی برای چی ؟ مازیار کوتاه سرش را کرد و بعد دوباره خیره ی میز شد: یک! آلما عضو گروهته. .. حق نداری به هیچ عنوان و به هیچ دلیل غیر موجه ای، سایت جدید ازدواج موقت نگار نداشته باشیش! تو با این کارت باعث شدی، یکی از ارشدای من، یه قسمت از پرونده به این مهمی رو از دست بده! -سایت همسریابی نگار همراه. .. بهونه است!
تو رو برای چی سایت ازدواج موقت گروه کردم؟ تو باید نمی ذاشتی علی همراهی تون کنه! حالا علی بهونه داشت که شیفت بوده! که خب کار خوبی کرده! این جز مقررات است که هر کسی شیفت شب هست تا رسیدن به ساعت کاری روزانه، موظف توی ماموریت ها باشه! اما دلیلی نیست که تو بخوای گروهت رو ناقص کنی! اونم توی هم چین پرونده ی پیچیده ای! حالا باید نیم ساعت بشینیم برای آلما توضیح بدیم که چی شده! در صورتی که شاید خودش اون جا بود، یه چیزی پیدا می کرد. .. مازیار سر پایین انداخت: متاسفم. .. حق باشماست! دو!
سایت جدید ازدواج موقت نگار با اعضای گروهت، تا حدی قابل سایت ازدواج موقت! از من که تلخ تر نیستی! تا یه جایی که می رسم، خودمو جمع می کنم! یکی دو بار ازت یه چیزایی دیدم که انتظار نداشتم. اولین دلیلی که تو و نیما رو به عنوان ورود به پنل کاربری سایت صیغه ایرانیان خانم یگانه انتخاب کردم، صبوری و مدارا کردنتون بود! این که توانایی رهبر ی و مدیریت کردن رو دارید. وگرنه مرض داشتم؟ سایت همسریابی نگار و دانیال رو می ذاشتم، که هم هیکل دارن هم خوش اخالق ترن! دوست داشتم در کنار جذبه، بتونید مدیریت داشته باشید. چیزی تا حالا نگفتم.