سایت همسریابی هلو


بهترین اپلیکیشن همسر‌یابی کدام است؟

این حرفا چیه همسر‌یابی داره میزنه؟ همسر یابی شیدایی این حرفا چیه میزنی! اینکارا رو نکن نذار روابط خراب بشه چی میگی تو؟ روابط چی؟

بهترین اپلیکیشن همسر‌یابی کدام است؟ - همسر‌یابی


سایت همسر‌یابی

وسائل و گذاشتیم هر کدوم رفتیم تو اتاقامون البته به جزء بزرگترها که داخل پذیرائی نشسته بودن و گرم صحبت بودن. من یکم دیر تر رفتم چون رفتم اب بخورم تو اشپزخونه وقتی داشتم از پله ها میرفتم بالا صدایی به گوشم خورد ببین تو چته؟ من چمه همسر یابی در ایران! چرا باور نمیکنی میگم احساس میکنم بهت علاقه دارم با شنیدن این جمله چشماش اینطوری گرد شد. این حرفا چیه همسر‌یابی داره میزنه؟ همسر یابی شیدایی این حرفا چیه میزنی! اینکارا رو نکن نذار روابط خراب بشه چی میگی تو؟ روابط چی؟

همسریابی هلو بس کن تمومش کن

اگه منو تو باهم باشیم که روابطمون خیلی محکم تر و بهتر میشه همسر یابی در استرالیا پوفی کرد گفت همسریابی هلو بس کن تمومش کن این چرندیات و...ازت خواهش میکنم یکم خودمو خم کردم که داخل راه رو ببینم که دیدم همسر یابی شیدایی نزدیک سامیار شد و دستشو گذاشت رو سینش. همسر یابی در استرالیا با تعجب بهش نگاه کرد. همسر‌یابی گفت سامیار من باهاتم تو هرچی بخوای در اختیارته... دیدم اگه نرم بیشتر ادامه پیدا میکنه واسه همین قیافمو طبیعی کردم و یهو عادی از پله ها رفتم بالا و وارد راه رو شدم..

جمله ای که میخواست به همسریابی هلو بگه تو دهنش ماسید

متاسفانه اول سامیار منو دید که با دیدنم جمله ای که میخواست به همسریابی هلو بگه تو دهنش ماسید همسر‌یابی تا دید همسر یابی در استرالیا داره اینطوری نگاه میکنه برگشت و منو دید. ..رفتم جلو به دوتاشون پوزخند زدم.. به همسر یابی در ایران نزدیک تر شدم و گفتم اولا وسط راه رو اونم تو این خانواده جای این غلطا نیست اینو نمیدونستی بدون. دوما زن نمیگیرم زن نمیگیرمت پس بخاطر همین کارات بوده عشق و حالتو میکنی زن میخوای چیکار! سوما حالم از اینجور مردا بهم میخوره... اومدم عقب و به همسر یابی شیدایی یه نگاه انداختم و گفتم ببین داری از حد میگذرونی اگه بازم ببینم این گند بازیات و مجبورم دست به کارشم... راهمو کشیدم و رفتم...

رفتم تو اتاق و لباسام و عوض کردم خودمو ولو کردم رو تخت. همسر یابی پیوند گفت چه دیر کردی اره دستم بند بود دیگه هیچی نگفت و خوابید چی میشه دیگه من شاهد گند کاریای همسر‌یابی نباشم دیگه نبینم این کاراشو که هم بیشتر از خودش بدم بیاد هم بیشتر دلم واسه خانوادش میسوزه. واسه همسر یابی در لندن که میدونم خیلی جاها از خجالت رز سرشو بالا نیاورده هرچی هم با احترام با همسریابی هلو صحبت میکنه حالیش نمیشه. من میدونم اگه یه روز صبرش تموم بشه همسریابی طوبی واویلاست.

واسه رویا که از تیکه هایی که همسر یابی شیدایی بهش میندازه تو جمع خورد میشه همسر یابی در لندن صداش در نمیاد من میدونم اینا همه از تربیت خوب عمو و زنمویه ولی نمیدونم این وسط همسریابی هلو به کی رفته که اینطوری میکنه.... همسر یابی در ایران هر فکری در موردش میکردم جز اینکه بتونه با دختر داییش اینجوری باشه وای بیچاره عمه اگه بفهمه دق میکنه. همسر یابی در ایران که اینقدر خودشو مظلوم نشون میده ببین عجب مار موزیه... کم کم خوابم برد و دیگه هیچی نفهمیدم.

با صدای همسر یابی پیوند چشمامو باز کردم

وقتی بیدار شدم ساعتای 6 بود هوا تاریک شده بود تخت نرم و اتاق سرد همه دست به دست هم داده بودن که دوباره بخوابم... با صدای همسر یابی پیوند چشمامو باز کردم. شمیم ؟ پاشو دیگه چه قدر میخوابی ؟ ساعت 8 گفتم ساعت چنده؟ 8 جدی ؟ اره بابا جدی پاشو... نشستم رو تخت و خمیازه کشیدم تو برو پایین منم میام من رفتم نری باز بگیری بخوابی باش تا رفت دوباره دراز کشیدم که بهو در باز و همسر یابی در لندن پرید تو دیدی گفتم باز میخوابی! پاشو پاشو باهم بریم به هر زوری بود موهامو بستم و رفتم پایین. فقط بزرگ ترا بودن. از همسریابی طوبی پرسیدم پس بچه ها کوشن؟ 

مطالب مشابه


آخرین مطالب