خوشگلِ ؟ نیما سری تکان داد و خندید: می خوای؟! آره! چه بدی داره؟ اتفاقا دنیا دیده است! نیما بلند بلند می خندید و خودش دوباره چشمانش را بست. اما لبخندش هنوز روی صورتش چسبیده بود من فکر کنم خوشحال بشه. صیغه یابی پیامکی کلی هم پول داره! با بلند شدن یک باره ی ثبت نام سایت صیغه یابی نیما با تعجب نگاهش کرد. چی شد؟ بریم سایت همسریابی معتبر رایگان دیگه! سایت صیغه یابی مجاز! خسته شدم!
می شینم خونه می خورم می خوابم! به قصه ی عمه خانوم هم گوش می کنم! به سایت صیغه یابی مجاز همینه! بی توجه به خنده های نیما، پشت پارتشین رفت و مشغول تعویض لباس هایش شد. ثبت نام سایت صیغه یابی هم بلند شد تا بیرون برود، اما صدای سرگرد سر جایش نگه داشت: صیغه یابی پیامکی اون زن رو پیدا کن! معتبرترین سایت همسریابی خیلی گشتم اما انگار نه انگار!
امروز با سایتهای صیغه یابی مجاز می ریم همون محل و خونه در موردش می پرسیم. .. برو پس. .. الکی نچرخ. شاید بتونیم از طریق اون، به این پرونده هم کمکی کنیم. نیما فاصله اش با پارتشین را پر کرد و وقتی که سهند پیراهنش را به تن کشید، گفت: مشخصه طرف داره انتقام می گیره. هر چی هست اینا بهم ربط دارن. -آره. .. خودمم همین حدس رو می زنم. اما باید بازم جانب احتیاط رو رعایت کنیم. صیغه یابی پیامکی. ...
ثبت نام سایت صیغه یابی من اینه
حق با شماست. به نظرتون امروز خبری می شه! سهند همان طور که نفسش را عمیق بیرون فرستاد، از کنارش گذشت: ثبت نام سایت صیغه یابی من اینه که امروز هیچ خبری نشه تا من بخوابم! پایش را روی میز گذاشت تا بند کفش هایش را ببندد و همان طور کمی به سمت نیما چرخید: برو. ..به معتبرترین سایت همسریابی هم بگو با بچه هاش بیاد. سرهنگ شروع کرده به شکایت. .. سایتهای صیغه یابی مجاز سری تکان و راه افتاد: مراقب خودتون باشید به هر حال. .. حداقل سایت صیغه یابی مجاز بمونید.
جوابی نداد. وقتی ایستاد، کمی بدنش را حرکت داد تا شاید گرفتگی ماهیچه هایش، بهتر شود. تلاشی که البته زیاد تاثیر گذار نبود! پشت میزش نشست و هنوز خیره ی تخته بود که ضربه ای به در خورد و سه عضو گروه دیگرش پشت سر هم وارد اتاقش شدند. نگاهش را خیلی زود از سایت همسریابی معتبر رایگان و خنده اش، به سایتهای صیغه یابی مجاز داد که آرام تر از هر وقت دیگری به نظر می رسید. مازیار که روبه رویش نشست، با دست روی صورتش کشید: خب. .. سایت صیغه یابی مجاز منتظرم. .. تحقیقاتتون به کجا رسید.
معتبرترین سایت همسریابی با دست ثبت نام سایت صیغه یابی را نشان داد: -صیغه یابی پیامکی وقتی برای تحقیق رفته بود، فهمیده مورد سوم و اول، با هم دوست بودن. سرگرد به سمتش برگشت و سایتهای صیغه یابی مجاز ادامه ی صحبت های سایت همسریابی معتبر رایگان را داد: -نه خیلی مچ. .. اما کنار هم خیلی بودن. خانواده هاشون دورادور هم دیگر رو می شناسن. دانیال، به عادت همیشه اش، به پنجره ی اتاق تکیه داد و دست هایش را روی سینه قفل کرد.